مهم ترین رویدادهای عصر امام جواد (علیه السلام) قسمت دوم

– مسافرت امام جوادعلیه السلام به خراسان برای دیدار پدر بزرگوارش. ابوالحسن بیهقی در کتاب خود به گزارش این سفر پرداخته و ذکر می کند که امام جوادعلیه السلام در این سفر 7 ساله بود.17

203 ق.) شهادت امام رضاعلیه السلام توسط مأمون در طوس با انگور زهرآلود، و آغاز امامت امام جوادعلیه السلام که مدت 17 سال طول کشید.  – آزادی اباصلت هروی، خادم امام رضاعلیه السلام از زندان، توسط امام جوادعلیه السلام.

– سفر هشتاد نفر از شیعیان برجسته به مدینه برای یافتن امامِ بر حق و پرسش سی هزار مسأله از امام جوادعلیه السلام و پاسخ امام به آنها.18

204 ق.) ورود مأمون به بغداد و پایتخت قراردادن آنجا. وی پس از یک هفته، دستور داد لباس سبز را که نشانه علوی بودن بود، از تن درآورند و لباس سیاه که علامت عباسیان بود، بر تن کنند.19

– سفر امام جوادعلیه السلام به بغداد، به دعوت مأمون. در این سفر، مأمون بین امام و قاضی القضات بغداد، به نام یحیی بن اکثم با حضور علما و فقها مناظره ای تشکیل داد که امام – در این زمان که 9 سال داشت – با سربلندی از مناظره بیرون آمد و مأمون، علم او را به رخ همگان کشید و بعد، زمینه ازدواج دخترش ام الفضل را با او فراهم نمود.

– ازدواج امام جوادعلیه السلام با ام الفضل دختر مأمون. هدف مأمون از این ازدواج، اوّلاً: رسیدن به نوعی شهرت و اعتبار از طریق داماد جوان و دانشمندش، ثانیاً: از دامادی امام به عنوان تأیید و مشروعیتی بهره برداری کند، و ثالثاً: امام را در درون منزل نیز مورد کنترل قرار دهد و رابعاً: به نوعی خود را در شهادت پدرش امام رضاعلیه السلام – که همه، مأمون را متهم به قتل او می دانستند – تبرئه کند.

205 ق.) بازگشت امام جوادعلیه السلام از بغداد به مدینه، همراه همسرش ام الفضل.

– وفات یحیی بن حسین بن زید بن علی بن حسین علیهم السلام در بغداد.210 ق.) شورش مردم مصر علیه عباسیان و سرکوبی این شورش توسط عبدالله بن طاهر.

211 ق.) ازدواج امام جوادعلیه السلام با سمّانه مغربیه.

– اعلام لعن معاویه بر منابر توسط مأمون.

212 ق.) تولد امام هادی علیه السلام در مدینه.26

213 ق.) تولد موسی مُبرقع، پسر امام جوادعلیه السلام در مدینه. او در سال 256 ق. وارد قم شد و در سال 296 ق. در این شهر رحلت نمود. وی اولین فرد از سادات رضوی است که وارد قم شد. وی جدّ بُرقعی ها و رضوی هاست.

214 ق.) تولد حکیمه خاتون دختر امام جوادعلیه السلام. عاقبت ایشان در سال 274 ق. در سامرا وفات نمود.27

– سفر امام جوادعلیه السلام از مدینه به بغداد. ابن طیفور، مؤلف تاریخ بغداد گزارش این سفر را در کتابش آورده است.29

– سفر امام جوادعلیه السلام از بغداد به تکریت و ملاقات با مأمون، سپس امام به همراه همسرش ام الفضل در ایام حجّ به مکه مشرف شد و آنگاه به مدینه رفت و در آنجا اقامت گزید.30 عده ای، مراسم ازدواج ام الفضل را با امام علیه السلام در این سفر ذکر می کنند.

– صدور فرمانی از جانب مأمون مبنی بر خلق قرآن، طی این فرمان همه مسلمانان می بایست قرآن را مخلوق بدانند.33

– مرگ مأمون در طرسوس به سنّ 48 سالگی، و در طرسوس در سرای خاقان خادم دفن شد.34

– خلافت ابواسحاق محمد بن رشید معروف به معتصم بالله. مؤلف الفخری معتصم را خلیفه هشتی می نامد. زیرا وی هشتمین طبقه از فرزندان عباس بود، هشتمین خلیفه بود، هشت و ده ساله به خلافت رسید، هشت سال و هشت ماه خلافت کرد، در هشتمین ماه سال (شعبان) تولد یافت، هشت پسر و هشت دختر داشت، هشت جنگ کرد و هشت میلیون درهم به جاگذاشت.35

– سفر امام جوادعلیه السلام از مدینه به مکه، که امام هادی علیه السلام نیز همراهش بود.36

220 ق. محرم) سفر امام جوادعلیه السلام از مدینه به بغداد. امام هنگام خروج از مدینه امام هادی علیه السلام را وصی خود قرار داد.39 و امام به همراه همسرش ام الفضل وارد بغداد شد. معتصم ابتدا از امام به خوبی پذیرائی کرد و به او هدایای زیادی داد40 و سپس او را ممنوع الملاقات نمود.41

–  آخر ذی القعده)، شهادت امام جوادعلیه السلام به دست همسرش ام الفضل با همدستی برادرش جعفر بن مأمون و عمویش معتصم. معتصم و جعفر، سمّی را در انگور رازقی تزریق کردند و برای ام الفضل فرستادند. ام الفضل نیز آن را در میان کاسه ای گذاشت و جلو همسر جوانش امام جوادعلیه السلام نهاد و از آن توصیف بسیار نمود. سرانجام امام جوادعلیه السلام از آن انگور خورد و طولی نکشید آثار سم را در جگر خود احساس کرد و کم کم درد شدیدی بر او عارض شد. در همان حال، ام الفضل از کرده خویش پشیمان شد و به گریه افتاد. حضرت به او فرمود:

چرا گریه می کنی؟ اکنون که مرا کشتی، گریه تو سودی ندارد. این را بدان که به خاطر این خیانتی که کردی، چنان به دردی مبتلا شوی که هرگز علاج ندارد و چنان به فقر و تنگدستی مبتلا گردی که جبران پذیر نباشد. 42

  1. تاریخ بیهق، ص 46؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 33؛ اختصاص، شیخ مفید، ص 102؛ بحارالانوار، ج 5، ص 85 و 86. 18. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 472. 19. تتمة المنتهی، ص 192. 20. تاریخ بناکتی، داود بناکتی، ص 160؛ تاریخ ایران، ج 4، کمبریج، ص 84؛ تاریخ طبری، ج 13، ص 5707. 21. البلدان، یعقوبی، ص 84؛ تجارب السلف، ص 169. 22. تاریخ سیاسی اسلام، حسن ابراهیم حسن، ج 2، ص 81. 23. تتمة المنتهی، ص 195. 24. تاریخ سیاسی اسلام، ج 2، ص 83. 25. اصول کافی، ج 1، ص 497. 26. تتمةالمنتهی، ص 195. 27. بحارالانوار، ج 50، ص 96؛ منتهی الآمال، ص 162؛ اعیان الشیعه، ج 3، ص 366؛ ارشاد، ج 2، ص 284. 28. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 487. 29. تاریخ بغداد، ابن طیفور، ص 142 و 143. 30. همان. 31. تاریخ تمدّن، ویل دورانت، ج 4، ص 192. 32. تتمة المنتهی، ص 198. 33. تاریخ تمدّن، ج 4، ص 321. 34. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 493. 35. الفخری، ابن طقطقی، ص ؟ 36. اثبات الوصیه، ص 219؛ مسند الامام الجواد(ع)، ص 125. 37. تتمة المنتهی، ص 199. 38. تاریخ سیاسی اسلام، ص 87. 39. اصول کافی، ج 1، ص 325؛ بحارالانوار، ج 50، ص 121. 40. المناقب، ج 4، ص 384. 41. وفات الامام الجواد(ع)، المقرّم، ص 65. 42. اعیان الشیعه، ج 2، ص 36؛ انوار البهیه، محدّث قمی، ص 297 و 298؛ سوگنامه آل محمد (ص)، محمدی اشتهاردی، ص 132.                                                      برگرفته از ن.شته سید حسن قریشی